محمد حسینمحمد حسین، تا این لحظه: 4 سال و 6 ماه و 23 روز سن داره
وب خاطرات داداشیوب خاطرات داداشی، تا این لحظه: 4 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره

خاطرات داداشی :)

محمد حسین عزیزم این صفحه رو میزنم تا وقتی بزرگ شدی شاهد رشد خودت و احساسات من بشی یه هدیه کوچولو از طرف خواهری:)

چیزایی که به تو مربوط میشن

بعضی از چیزایی که خیلی به نظر ساده میان برات نگه داشتم ... میدونی چرا؟؟؟ چون به تو مربوط میشن💖 و .... من حاظرم برای تو  دنیارو توی یه سبد کوچیک جا بدم 🌈🎁🌍💐  چه برسه به چندتا عکس😊 اولین باری که خواهر بزرگه ناخن هاتو گرفت👌 اولین باری که رفتی حمام احتمالا اینجا 3 یا 4روزت بوده🐋❄️ گلی که من برای به دنیا اومدنت گرفتم ....حیف که از سبد گل خواهر بزرگه عکس نداریم😐 به قول بابا اولین سفر استانی😅(تهران -خونه مامانی) حاج اقا اینجا توی گوشت اذان گفت...و چقدر من گریه کردم 😭هرچند که هنوزم دلیل گریه انروزم رو نمیفهمم😐 و در اخر نمایی از مهمونی هایی که به ...
11 دی 1398

یه عالمه عکس با یه عالمه تاخیر

محمدحسین قشنگم حس میکنم داری بزرگ میشی اونقدری که نمیزارم بابا بهت اخم کنه یا اینکه بعضی وقتا دعوات میکنم یا اینکه... خلاصه که فکر کنم از این به بعد خیلی چیزارو میفهمی و درک میکنی پس امیدوارم چشمات چیزایی خوبی رو توی دنیا ببینه و درک کنه و اینکه زود زود بزرگ بشی اینم سری عکسایی که تقریبا یکماه ازت گرفتم و فرصت نمی کردم حتی پستش کنم: آقا محمد حسین نقاش میشود🎨 و پشت صحنه نقاش شدنش بابا و من چی نکشیدیم 😐 دوماهه شدنت اونم درست چند روز قبل از کریسمس 🎄☃️ پشت صحنه: وقتی ایده به ذهنم نمیرسه😪   شیطونیات موقع عکس گرفتن😍😆💖 آقا محمد حسین خان قاجار بر رو...
11 دی 1398
1